35

تو المپیاد دو سه بار برام اتفاق افتاد، که سر کلاس درگیر و مشغول و اینا بودیم، معمولا بعد از این که یه بحث طولانی تموم شده بود و به یه نتیجه خفنی رسیده بودیم، یهو حس می‌کردم که واقعا مدیونم به این معلمی که الان رو به روم نشسته. هر اتفاقی هم که بیفته در آینده‌م و هر گلی که به سر خودم بزنم یا نزنم. این آدم یه جور دیگه رشد داده من رو.

حالا بماند که بعدا متنفر شدم از یکیشون! :))

امروز هم این حس یه بار دیگه بهم برگشت، ولی دیگه از طرف معلمی نبود. از طرف چار تا دوست بود.

 

نوشتم اینجا که بهتر یادم بمونه. نمی‌ترسم. کم نمیارم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها